چه خبر از ژنو!؟
اسماعیل هوشیار اسماعیل هوشیار

 

 

مذاکرات حکومت اسلامی و غرب به دور بعدی کشیده شد . مواضع متناقض و ضدونقیض زیاد است . ظاهرا فرانسه نسبت به توافق خوش بین نیست و با ادامه مذاکرات به شکل فعلی مخالفت کرده است .به گزارش خبرگزاری فرانسه جان مک کین- سناتور جمهوری خواه آمریکایی، در حساب توئیتر خود به زبان فرانسوی نوشته: «زنده باد فرانسه» و در ادامه آورده است: «فرانسه در جلوگیری از یک توافق بد درباره پرونده هسته‌ای ایران، شجاعت نشان داد.» همچنین لیندزی گراهام- دیگر سناتور آمریکایی، در گفت‌وگو با تلویزیون "سی.ان.ان" گفت: «از خداوند به خاطر فرانسه سپاسگزارم به خاطر نپذیرفتن چنین توافقی.» وی تأکید کرده است که فرانسوی‌ها اکنون به خوبی به خاورمیانه دست‌یاری رسانده‌اند . دیروز شنبه، لوران فابیوس- وزیر امور خارجه فرانسه، متن اولیه یک توافق احتمالی را ناکافی و غیرقابل قبول خوانده و خواستار تعهدات محکم‌تر ایران درباره برخی جنبه‌های فعالیت‌های اتمی این کشور شده بود که به گفته وی می تواند ماهیتی نظامی داشته باشد.

 

 

از طرف حکومت اسلامی و داخلی هم کشمکشها و درگیریهایی وجود دارد . حکومت اسلامی پس از افزایش بی ‌سابقه فشار‌های بین‌المللی و تحریم‌ها و به قدرت رساندن حسن روحانی در ایران با نظر مساعد علی خامنه‌ای بر سر پرونده هسته‌ای خود با آمریکا وارد مذاکره مستقم شده است.مخالفتهای داخلی جدی است خیلی ها درشرایط جدید بعد از توافق در مذاکرات ، دیگرحضورشان درهیچ زمینه ای موضوعییت ندارد . یکی ازتحلیلگران نظام درجایی نوشته بود: «اصل و میزان دینداری و اصولگرایی دینی نه صرفا قیام و سرسختی ویک دندگی کور بلکه شناخت و درک شرایط و واقعیت‌ها و توانایی‌ها و تنگنا‌ها و داشته و نداشته‌ها و سنجیدن هزینه‌ها و فایده‌ها و انتخاب عاقلانه‌ترین راه‌ها برای حفظ کیان دین و مذهب که امروز در جامعه ما با کیان ایران و جمهوری اسلامی و منافع ملی پیوند خورده است، می‌باشد.»....

 

 

اما درورای همه این کشمکشهای داخلی و بیرونی و ظاهرا اختلافات و یا منافع مشخص ؛ غرب و حکومت اسلامی درمیانه راه یک توافق هستند . توافقی که اگر عملی شود ؛ ابتداعا یا به سرعت به منافع مردم ربطی ندارد . حتی درشروع این تغییر فاز به دلیل تضاد ماهوی بین مردم وعملکرد حکومت اسلامی در33 سال گذشته ، سرکوب و اعدامها را برای مردم بیشتر کردند . ولی همین تناقض فاحش ناقض قانونمندی حاکم براین مسیر نیست . درادامه اش میتواند وباید به فرصتی برای تغییر شرایط توسط مردم بیانجامد !

 

 

حتی درهمین میانه راه صحنه را میشود کمی تشریح کرد . با خروج یکی ازناوهای جنگی آمریکا ازخاورمیانه ، البته با حفظ لفاظی های جنگی ازطرف آمریکا... گزینه نظامی همیشه روی میز است ! وپنجره دیپلماسی به صورت نامحدود باز نیست . این لفاظی ها شاید به سرعت حکومت اسلامی درمسیرتوافق مثل دنده کمکی عمل کند ولی به معنی تغییر استراتژی طرفین نیست . این توافق به هرشکلی وبه هر قیمت بایدی است . حتی وزیر خارجه حکومت اسلامی هم با فرهنگ خودش به این موضوع اشاره کرده است : محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در واکنش به اظهارات اخیر جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در مورد دلیل به توافق نرسیدن طرفین در مذاکرات اخیر ژنو گفته است : بازی با کلمات نمی‌تواند واقعیت اتفاقات بین پنجشنبه ساعت ۶ بعدازظهر تا شنبه ساعت ۵: ۴۵ بعدازظهر را تغییر دهد....

 

 

ازنظر من از ابتدا هم غرب و حکومت اسلامی اختلاف عمیقی با هم نداشتند . اینکه فرانسه چه کرد و معنی قِرکمرِ اشتون چه بود و آمریکا درمذاکرات چه گفت...بیشتر تزئینات صحنه ویا تقسیم کاری زیرکانه است . حکومت اسلامی و ظهور خمینی درروزگاری محصول سیاست همین غرب بود . طی سالها شعار" مرگ برآمریکا " که درحکومت اسلامی باب شده بود بیشترین سود داخلی را برای حکومت ایران داشت . شرایط منطقه ای و جهانی درتمام زمینه ها تغییر کرده است . شاید به همان دلیل که بن لادن و گروهش که دست برقضا ساخته و پرداخته همین غرب بودند.... دیگر ضرورت امروز نیستند ، حکومت اسلامی درایران هم همان آخرین میخ تابوت خاورمیانه قدیم است . تنها تضاد بنیادین بین غرب و حکومت اسلامی بحث هژمونی در خاورمیانه و کلییت اقتصادی نوین است که درعمل مشخص میشود حکومت اسلامی و اجزایش توان و ظرفییت پیش بردن آن را دارند یا نه !؟

 

 

درکنارهمه این تلاشها رهبری مجاهدین درزمین سیاست چکاره است ؟ تقریبا هیچکاره . منظورم به صفت تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مشخص است . نه میتوانند از شرایط همین امروز تحلیل درست و مشخصی بدهند و نه ازقدمهای سیاسی فردا خودشان تصویری دارند . اینکه ازتوافق نکردن غرب و حکومت اسلامی فقط خوشحال باشند ؛ برای مسعود رجوی تنبان سیاسی نمیشود ! درهرصورت و شکلی ( چه توافق نهایی و چه تقابل جنگی ) بازهم رهبری مجاهدین نه تاثیرگذاراست و نه سهم و جایگاه مشخصی دارد . درواقع رهبری مجاهدین مثل سابق درزمین سیاست فقط منتظر تحولات نشسته است وزندانیان لیبرتی را هم با شارلاتانی قدسین وبه نام مبارزه ، اسیر نگه داشته است تا شاید مثلا کنترل از دستها خارج شود وجناب رهبر ماهی خودش را صید کند...خودشان هیچ ظرفییت یا خلاقییت سیاسی ندارند .  تولید یا معرفی مستمر مزدوران جدید و قدیم ربطی به خلاقییت های سیاسی  ندارد ، همان مشی کهنه و نخ نمای غیرسیاسی و ایدئولوژیک قدیمی است .

 

 

از مدتها پیش عنوان میکردند که جبهه فراگیر ملی ضرورتی ناگزیر در مبارزه با استبداد حاکم بر ایران با محوریت سازمان مجاهدین....

 

مطلب به قسمت 12 رسید . ولی دریغ ازحرفی جدی و راه حلی واقعی . من هم بارها نوشتم که تمام نیروهای موجود سیاسی با هروزن وارزش و جایگاهی امکان هیچ توافقی با یک نیروی ایدئولوژیک مثل مجاهدین را نخواهند داشت . اگرشدنی بود مطمئن باشید درطی سالیان و در جایی دیده میشد . دراین قسمت حتی تئوری های غیرعملی و غیرسیاسی قسمتهای قبلی را تکرار هم نکرده اند . حالا فقط روی احساسات و خونهای ریخته شده درقرارگاه اشرف متمرکز شده اند . اعتصاب غذای بالای 70 روز چاره کار نیست . یعنی اساسا برای یک اتحاد سیاسی باید حرفی مشخص و راهکاری عملی درزمین سیاست ارائه کرد . آن روزهایی که خون وزجر زیاد باعث اتحاد میشد و به قول مجاهدین به واسطه همین خونها آنها که رفته اند حتما بازمیگردند.....و متحد میشویم ، مربوط به فرهنگ جهالت گذشته درقرن پیش بود .

 

 

بازهم تکرار میکنم که رهبری مجاهدین دست از مظلونمایی های احمقانه گذشته بردارد و یا حداقل اگرمیتواند بخش مظلوم نمایی و خون را از سیاست جدا کند . باور کنید حتی ازنظر فرهنگی هم عموم مردم ایران ازخون و خونریزی بیزارند و انگیزه و درک سیاسی نمیگیرند . دفن و شهادت تمام زندانیان لیبرتی هم به رهبرعقیدتی کردیت سیاسی نمیدهد . غرب و حکومت اسلامی درصورت یک توافق نهایی ( خوب یا بد ) چه تحلیل یا نقدی برآنان مرتبط است و رهبری مجاهدین دراین زمین سیاست چه گرایی دارد!؟...ودرصورت عدم توافق بین آنها ، رهبری مجاهدین در این زمین سیاست چکاره حسن است !؟

 

 

شما جمعی از فعالین دگراندیش ، دگرگونی طلب و سرنگونی طلب ضمن محکوم کردن کشتار فرزندان راستین ملل ایرانی ، بار دیگر تمامی نیروهای آزادیخواه و دموکراسی طلب را به همگرایی هر چه بیشتر در برابر رژیم ضد بشری حاکم بر ایران و پرهیز از درگیریهای مخرب و دشمن شاد کن درون جبهه خلق فرا میخوانی......همین دو خط را کمی باز میکردی که فعالین دگراندیش بدانند چه باید بکنند ؟ با مجاهد خلق متحد شوند و بعد به اعتصاب غذای مسخره 70 روزه و بازیهای کودکانه مسعود ومریم رجوی بپیوندند و سیاستهای غلط رهبرعقیدتی را درزنده زنده تجزیه کردن زندانیان لیبرتی درباتلاق عراق ، به نام مبارزه...مهرتائید بزنند ؟

 

 

 

 

 

تنها ضرورت ناگزیر درشرایط امروز برای رهبری مجاهدین ؛ خروج ازآن پیله مقدس و احمقانه ایدئولوژیک گذشته است و ظهور مسعود رجوی درپوزسیون جدید و مطلقا سیاسی ، که این خودش در گرو ابطال جایگاه رهبرعقیدتی و نقدی جدی و ریشه ای شخص رهبر است . اگرتوانست ، آنوقت ازجبهه فراگیر ملی حرف میزنیم . درغیراین صورت و درزمین سیاست ، حداقل بعد ازسقوط صدام ، هوتوتو...سابیدی به الک جناب رهبر !

 

 

 

 

12.11.2013

 








November 12th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی